پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ |۱۹ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 21, 2024
کد خبر: 1179987
۱۰ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۸:۳۷
رئیس جمهور شهید

هوا بارانی بود و طبق قوانین تشریفات باید یک نفر بر سر آقای رئیسی چتر می‌گرفت، اما اجازه نداد. خودش چتر را به دست گرفت و از پله‌ها پایین آمد. چند لحظه بعد رئیس‌جمهور متوجه خبرنگارها شد که بدون چتر زیر باران ایستاده بودند و از ایشان عکس و فیلم می‌گرفتند. به احترام آن‌ها چتر را هم جمع کرد و کنار گذاشت و باقی پله‌ها را پایین آمد.

به گزارش خبرگزاری حوزه؛ زندگی شهدا و قهرمانان پر از درس‌های آموزنده برای نسل نوجوان و جوان است، به همین منظور محمدعلی جابری در این کتاب از مجموعه «قهرمان من» به سراغ زندگی خادم‌الرضا، شهید آیت الله سید ابراهیم رئیسی رفته و داستان زندگی او را با روایت‌های کوتاه و بیان ساده و روان به رشته تحریر درآورده است.

کتاب «آقای رئیس‌جمهور» هجدهمین عنوان از مجموعه کتاب‌های «قهرمان من» است که ۲۰ داستان از زوایای شخصیتی و ویژگی‌های اخلاقی زندگی شهید خدمت سید ابراهیم رئیسی و ابعاد مختلف شخصیت برجسته و مردمی او را از دوران کودکی تا شهادتش برای نسل نوجوان روایت می‌کند.

عناوین این ۲۰ داستان عبارت‌اند از:

«مدرسه»، «بزرگ‌تر از من»، «هدیه‌ی ویژه»، «خانه‌ی اشرافی»، «پیکان»، «زیارت عاشورا»، «عبا»، «اولین سفر استانی»، «آقا اجازه»، «بابا رئیسی»، «مدافع حرم»، «رئیسی مرسی»، «پیرزن»، «درخواست درِگوشی»، «منم یتیم بودم»، «سلام فرمانده»، «ملاقات با نخست وزیر»، «چتر را بردارید»، «چرا اینها رو نمی‌گین» و «آخرین سفر استانی».

در داستان «چتر را بردارید» می‌خوانیم:

«بعد از حدود ۱۴ ساعت پرواز، هواپیما وارد آسمان نیویورک شد. شیروانی خانه‌ها از میان سبزی درختان به چشم می‌خورد. هواپیما در هوای ابری و بارانی، در فرودگاه جان‌اِف‌کِندی نیویورک بر زمین نشست. قطرات درشت باران بر شیشه‌های پنجره‌ی هواپیما می‌نشست و مسافرها از لابه‌لای قطره‌های باران بیرون را تماشا می‌کردند. خودروهای اسکورت و ماشین‌های پلیس با چراغ گردان و اتومبیل‌های مشکی‌رنگ اطراف هواپیما ایستادند.

اول خبرنگارها و تیم رسانه‌ای پایین رفتند. دوربین‌هایشان را به سمت در جلوی هواپیما تنظیم کردند و منتظر ماندند تا رئیس‌جمهور پیاده شود. موتورهای هواپیما خاموش شد. چند پلیس آمریکایی برای استقبال و انجام تشریفات بالا رفتند و مقابل در هواپیما ایستادند. منتظر بودند که ناگهان یک نفر از هواپیما بیرون آمد و به آن‌ها چیزی گفت. پلیس‌ها هاج‌وواج به هم نگاه کردند و متعجب از این‌که رئیس جمهور ایران آن‌ها را نپذیرفته بود از پله‌ها پایین آمدند.

هوا بارانی بود و طبق قوانین تشریفات باید یک نفر بر سر آقای رئیسی چتر می‌گرفت، اما اجازه نداد. خودش چتر را به دست گرفت و از پله‌ها پایین آمد. چند لحظه بعد رئیس‌جمهور متوجه خبرنگارها شد که بدون چتر زیر باران ایستاده بودند و از ایشان عکس و فیلم می‌گرفتند. به احترام آن‌ها چتر را هم جمع کرد و کنار گذاشت و باقی پله‌ها را پایین آمد.»

در پایان کتاب بخشی با عنوان «خودآزمایی» وجود دارد که مخاطبان کتاب با پاسخ به آن ۱۰ سوال چهارگزینه‌ای از متن کتاب و درباره سید ابراهیم رئیسی، می‌توانند خوانش خود از این کتاب و شناخت خود از این شخص را محک بزنند. همچنین در آخرین صفحه کتاب، معرفی یک صفحه‌ای سید ابراهیم رئیسی، با طراحی به شکل صفحه اول شناسنامه آورده شده است.

اطلاعات بیشتر:

انتشارات کتابک، کتاب «آقای رئیس‌جمهور» به قلم محمدعلی جابری و تصویرگری لیلا اربابی را در ۴۸ صفحه و به بهای ۴۵ هزار تومان برای گروه سنی «ج» و «د» منتشر و چاپ هشتم آن را نیز با توجه به استقبال مخاطبان، روانه بازار نشر کرده است.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha